ئاترجهان در سال 2011 به جهان كلاسيك خود بازگشت. بازگشتي متفاوت از همه اين سالها. نگاه نويسنده به سادهترين شكل به همراه توضيحاتي كه او براي خلق اثر داده همراه متن كلاسيك اجرا ميشد. انگار نه انگار كه نويسنده نمايشنامه سالهاست كه درگذشته است.
تئاتر سال 2011 مثل همه سالهاي دهه گذشته متمركز در دو مركز بزرگ تئاتر جهان يكي در اروپا و يكي ديگر در آمريكاي شمالي بود: «نيويورك» و «لندن» شايد به روايتي سال 2011 را بايد سال كارگردانان خوشذوق متبحري دانست كه جهان كلاسيك متن مورد نظرشان را موازي هنر معاصر تبديل به اثرينو كردند. رويآوردن به متون ادبيات كلاسيك، از شكسپير و ويليامز تا گوگول و كارلو گولدوني سبب اين تصور شد كه با آثاري تكراري و دور از هرگونه اتفاق جديدي در دنياي هنر معاصر روبهرو هستيم. جهان اجرايي اين آثار از هرگونه تكرار و نزول متفاوتشان ميكرد. متون كلاسيك دوبارهنويسي و دراماتورژي شده و با حضور مطرحترين بازيگران تئاتر و سينما به اجراهايي مبدل شدند كه دنياي هنر معاصر را در كنار آثار كلاسيك جهان قرار دادند و اجراهايي كه زبان جديدي از دراماتورژان، كوريوگرافان، موزيكالنويسان و نقاشان مطرح بود. مدتها بود كه اثري از شكسپير جز به قيد وظيفه در «تئاتر گلوب لندن» –تئاتري كه فقط به آثار شكسپير تعلق دارد- در تئاتر امروز نبود. اما امسال نمايشهايي كه برگرفته از متون شكسپير به اجرا رفتند، نهتنها تماشاگران را جذب كرد كه مورد توجه منتقدان سرسخت تئاتر قرار گرفت.
تنسي ويليامز؛ عقده باز نشده قرن بيستم پا به جهان قرن بيستويكم ميگذارد. تئاتر در سال 2011 چهرهاي چند رسانهاي از خود نشان داد كه ثابت كرد هنوز هم ميشود متون كلاسيك را به روي ميز آورد و خوراك جهان ديگر هنرها كرد و رنگ امروز به آن زد، كه اين مهمترين دليل بازخورد بسيار خوب آن بين دوستداران تئاتر بود. از جمله تئاترهايي كه يك اتفاق در سال 2011 محسوب ميشدند: «شاه لير» شكسپير در لندن، به كارگرداني «مايكل گرانداگ»-كه بسياري معتقدند، بهترين اثر شكسپيري او بوده- با فرمي نسبتا مطابق سليقه بريتيشها، پايبندي به اصول كلاسيك متن، اما اجرايي قوي به صحنه آمد. «رومئو ژوليت» «روپرت گوولد» در سالن رويال شكسپير لندن نيز از ديگر اجراهاي قابل توجه سال بود و اما «ريچاردسوم» كه «سام مندس» آن را كارگرداني كرده، در سالن «اُلد ويكتوريا» با بازي «كوين اسپيسي»- كه قبلا نيز در نقش ريچارد دوم ظاهر شده بود- به صحنه رفت. رويال كورت كه سال گذشته پركارتر از هميشه بود بار ديگر با نمايشي با نام «جامپي» كه «نينا رين» آن را از متن «آپريل دِ آنجلس»؛ يك درام خانوادگي، كارگرداني كرد؛ در اين اثر، بازيگران مطرحي به ايفاي نقش پرداختند. نمايش «خاطرات مرد ديوانه» برداشتي از متن گوگول، به كارگرداني «نيل آرمفيلد» و «جفري راش» در «تئاتر بَمِ» آمريكا به اجرا رفت. «پسران پيامبر» كه يك كمدي لبناني-آمريكايي است نوشته «استفان كرَم»- برنده جايزه پوليتزر- به كارگرداني «پيتر دوبوايس» نيز از مهمترين اجراهاي سال گذشته آمريكا بود. «ترِور نُن» با به صحنه بردن «خيانت» هارولد پينتردر «تئاتر كمدي لندن» شمايل يك ازدواج سه نفره را به صحنه آورد. «چگونه در تجارت پيروز شويم بيآنكه تلاش كنيم؟» كه يك نمايش كاملا برادوياي با بازي «دانيال رودكليفت»- بازيگر مشهور هري پاتر- به كارگرداني بابي اشفورد است كه تركيبي از هنر فيزيك، ساتير، موزيكال و كمدي است كه كار بسيار پرفروشي بود. «يك مرد، دو صاحب» برگرفته از متن «يك نوكر و دو رييس» -كمديا دل آرته قرن هجدهمي- كارلو گولدوني به كارگرداني «ريچارد بين» و بازي «جيمز كردن» در تئاتر ملي لندن به اجرا رفت. نمايش سياسي سال: «راه نمايي به كاپيتاليسم و سوسياليسم با كليدي به كتاب مقدس» كه «توني كوشنر» نويسنده آن را با برداشتي از آثار برنارد شاو و «بيكر ادي» نوشته، يك ملودرام سياسي است كه «مايكل گريف» آن را در نيويورك به صحنه برد. از متفاوتترين نمايشهاي موفق سال «فرشته بازميگردد» بود، نوشته «آلفرد اووري»-برنده پوليتزر- و كارگرداني «مارتا كلارك». اين اجرا كه در نيويورك به صحنه رفت دنياي نمايشش را به مثابه يك نريشن فيزيكي به كار برده بود و اما «چشمان سبز» تنسي ويليامز، در نيويورك به كارگرداني «تراويس شامبرلين». اما در سال 2011 نمايشهايي بودند كه با تكيه صرف بر ويژگيهاي تجاريشان مثل «اسپايدرمن، «لاين كينگ» و «بَدكار». اين سه نمايش بعد از سالها اجرا به شكل غيرقابل قياسي با اجراهاي گذشته خودشان ركورد خود را در باكس آفيس برادوي زدند و مردم مشتاق سرگرمي صرف را بيش از پيش به خود جذب كردند.